۱۰ برد، ۵ تساوی و ۲ باخت(یکی در ضربات پنالتی) ماحصل فعالیت حدودا یکساله ژنرال روی نیمکت تیم ملی بود. از پیروزی یک بر صفر در تهران مقابل امارات در دیداری دوستانه تا شکست برابر کرهجنوبی در ضربات پنالتیِ دور یکچهارم نهایی جام ملتهای آسیا در کوالالامپور.
۱۵ سال و هفت ماه و ۲۰ روز پس از آن مسابقه و آن باخت تلخ، دوباره امیر قلعهنویی به عنوان سرمربی تیم ملی انتخاب میشود تا پس از حدود ۱۲ سال بار دیگر یک مربی بومی، صاحب نیمکت یوزهای ایرانی شود. بازهم قلعهنویی پس از جام جهانی و پیش از جام ملتها قرار است هدایت تیم ملی را به عهده بگیرد. اما در این ۵۷۱۲ روزی که پس از بازی ایران و کره گذراندیم، او چه عملکردی در فوتبال ایران داشت؟
مس کرمان: مدتی استراحت کرد و سپس جانشین فرهاد کاظمیدر مس کرمان شد. حضور در تیمیکه وضعیت مالی خوبی داشت اما شرایطش در جدول مساعد نبود و در خطر سقوط بود. آنها با حضور امیرِ عصبانی که نمیخواست از تیم ملی جدا شود، توانستند نتایج بسیار خوبی در نیمفصل دوم بهدست بیاورند و جایگاه دهمیرا مال خود کنند. این نمایش مثبت باعث شد تا قلعهنویی به تیم محبوبش بازگردد.
استقلال تهران: آبیپوشان پس از ناصر حجازیِ فقید و فیروز کریمیباید با قلعهنویی در تنها جام باقیمانده میجنگیدند. قلعهنویی در نیمهنهایی و فینال با درخشش وحید طالبلو فاتح جام حذفی شد تا بازگشتی باشکوه داشته باشد و دومین قهرمانیاش در این جام را بهدست بیاورد. فصل بعد در لیگ هم همهچیز به شکلی دراماتیک ادامه پیدا کرد. استقلال توانست در هفته آخر با گل زیبای فابیو جانواریو از سد پیام خراسان بگذرد و فولاد و ذوبآهنِ را چهارتایی کند و پایتختنشینها با تفاضل گل بهتر برای دومین مرتبه در لیگ برتر عنوان قهرمانی را بهدست بیاورند.
سپاهان اصفهان: روزهای شیرین ژنرال ادامه داشت. او با سپاهانی پرستاره موفق شد برای ۲ دوره متوالی قهرمانی لیگ را به ارمغان بیاورد و به نخستین تیم در لیگ برتر تبدیل شوند که از عنوان قهرمانی خود دفاع میکنند. در فصل دوم سرانجام قلعهنویی موفق شد در لیگ قهرمانان آسیا هم سرانجام خودی نشان دهد و تیمش را به یکچهارم برساند اما جداییاش پس از اختلاف با رئیس هیئتمدیره، اجازه نداد تا ماموریتش را تمام کند.
تراکتور تبریز: با استقبالی شگفتانگیز از سوی هواداران تراکتور به عنوان سرمربی جدید پرشورها انتخاب شد. شروعی عالی که با افت و خیزهای فراوانی مواجه شد و او نهایتا تیم را در رده دوم قرار داد.
استقلال تهران: برای چهارمین مقطع به استقلال برگشت. در همان فصل اول تیم تحت هدایت او با حضور بازیکنان برجسته یک هفته مانده به پایان لیگ، قهرمان شد. هتتریک با استقلال و کسب پنجمین قهرمانی در لیگ برتر. او پرافتخارترین مربی فوتبال ایران بود و در جایگاهی دور از دسترس دیگران قرار گرفته بود.
استقلال در ۲ فصل بعدی با قلعهنویی به ترتیب در ردههای پنجم و ششم جای گرفت تا نهتنها قهرمانی بهدست نیاید، بلکه سهمیهی آسیایی هم از کف برود.
تراکتور تبریز: بازهم به تراکتور برگشت تا ماموریت نیمهتمامش را در این تیم تمام کند. او به جای تونی اولیویرای محبوب آمد و دیگر خبری از آن استقبال شگفتانگیز گذشته نبود. در پایان فصل، تراکتور با ۵۱ امتیاز رتبه چهارم را مال خود کرد. فصل بعد قلعهنویی به صورت کامل روی نیمکت نشست و تیم تحت هدایت او رتبه سوم را مال خود کرد و سهمیهی آسیایی را بهدست آورد اما خبری از قهرمانی نبود.
ذوبآهن اصفهان: پس از رفتن یحیی گلمحمدی و حضور کوتاهمدت مجتبی حسینی، امیر قلعهنویی از ابتدای لیگ هفدهم هدایت سبز و سفیدهای اصفهانی را به عهده گرفت تا شاهد نشستن او بر روی نیمکت ششمین تیم منحصر به فرد ایرانی باشیم. ذوبآهن با امیر هم تغییر رویه نداد. آنها یک مرتبه دیگر طعم نایبقهرمانی را چشیدند و با فاصلهای ۹ امتیازی پشت سر پرسپولیس و بالاتر از استقلال، سایپا و پارس جنوبی جم ایستادند.
سپاهان اصفهان: طلاییپوشان با افت فاحشی مواجه شده بودند و برای بازگشت دوباره به امیر قلعهنویی متوسل شدند. او به سپاهان آمد و با چند خرید مجددا سپاهان را به یکی از تیمهای مدعی تبدیل کرد. ژنرال، رتبه فصل قبل خود را تکرار کرد و این بار با فاصلهای ۳ امتیازی پشت سر پرسپولیس برانکو قرار گرفت. فصل بعدی همه در انتظار دیدن قهرمانی سپاهان بودند اما آنها قافیه را به رقیب سنتی باختند و در اصفهان به خاطر تاخیر در ورود به زمین ۳ بر صفر بازنده شدند.
گلگهر سیرجان: قلعهنویی برای لیگ بیستم به تیمیرفت که قرار بود با سرمایهگذاری تبدیل به یکی از قدرتهای فوتبال ایران شود. گلگهر سیرجان، هفتمین تیم باشگاهی امیر قلعهنویی در لیگ برتر شد. آنها تیم قدرتمندی را روانه مسابقات کردند و در لیگ بیستم در جایگاه پنجم ایستادند. امیر و شاگردانش در لیگ بیستویکم جایگاه چهارمیرا به ارمغان آوردند.
درباره امیر: دوران کاری او پس از ترک تیم ملی به ۲ قسمت تقسیم میشود. دورهای حدودا ۷ساله که پر بود از جام و قهرمانی و موفقیت در مسابقات داخلی و سپس ۹ سال بدون جام با چند تیم مختلف در عرصههای گوناگون. قلعهنویی همواره در تیمهایی حضور داشته که مدعی بودند و جام میخواستند. سرمربی شکستناپذیر اواخر دهه ۸۰ به کسی تبدیل شده که همواره در گامهای حساس و آخرین، کم میآورد. مربیای که همواره در مسابقات بینالمللی کمیتش میلنگد و به دستاورد قابل اعتنایی نرسیده است.
تیم ملی فوتبال ایران: با این حال او بازهم به تیم ملی برگشته است. ۶۰۸۲ روز بعد از انتخاب اولش. ۵۷۱۲ روز پس از آخرین بازی دوره اول مقابل کرهجنوبی. حالا در آستانه ۶۰ سالگی و ورود به هفتمین دهه زندگیاش قرار دارد. او بازهم آرزویش برآورده شد. سالها بود که در انتظار فرصتی مجدد بود و حالا شانس به او رو کرده است. آیا امیر قلعهنویی میتواند طلسمهای پرتعداد اطرافش را بشکند و ایران را پس از ۴۷ سال قهرمان آسیا کند یا خیر؟