پس از قریب به ۶ ماه تعلیق در مذاکرات هستهای این روزها بار دیگر امیدها برای احیای پیکر نیمه جان توافق برجام زنده شده است و آخرین دور مذاکرات احیای برجام در روزهای ۱۳ تا ۱۷ مرداد ماه در وین، پایتخت اتریش برگزار شد که برآیند آن رسیدن ایران و طرفهای غربی به نقطه انسداد و توقف گفتوگوها بود.
همزمان با تعلیق مذاکرات احیای توافق، مطرح شدن موضوع همکاری نظامی تهران با روسیه در جنگ اوکراین و ناآرامیهای داخل ایران، مزید بر علت شدند تا توافق بیش از هر زمان دیگری دور از دسترس به نظر برسد. طی ماههای گذشته آمریکا و اروپا با صراحت از در دستور کار نبودن احیای توافق سخن به میان آوردند، اما حالا به نظر میرسد گشایشهایی اتفاق افتاده که میتوان از آنها به عنوان نشانههای امیدبخش برای باز شدن گره برجام یاد کرد. سفر گروسی به تهران و عدم صدور قطعنامه ضدایرانی در نشست فصلی شورای حکام: نخستین و شاید آشکارترین پالس امیدبخش در گشایش برای احیای توافق را میتوان عدم صدور قطعنامه علیه ایران در اولین نشست فصلی شورای حکام در سال ۲۰۲۳ مورد ارزیابی قرار داد. طی ماههای اخیر علاوه بر توقف مذاکرات، انتشار گزارشی از خبرگزاری «بلومبرگ» و گزارش آژانس به شورای حکام، احتمال صدور قطعنامه علیه ایران را در سطحی قابل توجه افزایش داده بود.تنش زدایی تهران - ریاض با میزبانی پکن: دومین نشانه امیدبخش در باز شدن گره برجام را میتوان در چهار روز مذاکرات افشا نشده و حصول یک توافق غافلگیرکننده در پکن میان ایران و عربستان پیجویی کرد. پس از ۷ سال تنش حداکثری و قطع مناسبات، علی شمخانی و مساعد بنمحمد العیبان، نمایندگان کشورهای ایران و عربستان، مهمترین توافق صلح منطقهای را در هزار جدید (۲۰۰۰) به امضا رساندند.قوت گرفتن موضوع تبادل زندانیها میان ایران و آمریکا: در ادامه گامهای موثر مورد اشاره، جدی شدن موضوع تبادل زندانیها میان ایران و آمریکا دیگر پالسی است که از در دسترس بودن پرونده برجام حکایت دارد. این موضوع در ماههای گذشته نیز مطرح بود، ولی در روزها اخیر ابعادی جدیتر به خود گرفته است. روز یکشنبه (۱۲ مارس / ۲۱اسفند) حسین امیر عبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران نیز در اظهاراتی با اشاره به توافق اولیه برای تبادل زندانی تاکید کرد: «در ماه مارس سال گذشته طی مذاکرات غیرمستقیم بین ما و طرف آمریکایی توافق نامهای امضا شد که اکنون زمینه اجرای آن فراهم شده است. از نظر ما، همه چیز آماده است. طرف آمریکایی درگیر هماهنگیهای فنی نهایی خود است.»اراده مصمم مسئولان ایرانی برای اجرایی کردن فاز تنشزدایی: واپسین و شاید پراهمیتترین پالس در بازگشت امیدها به احیای برجام را میتوان مشاهده نشانههایی قطعی و جدی از اراده مصمم مسئولان ایرانی برای احیای تنشزدایی مورد ارزیابی قرار داد. هر چند در گذشته مذاکرات در جریان بود و نمایندگان ایران و سایر طرفها در وین در حال مذاکره بودند، اما به طور مشهود، ارادهای قاطع مبنی بر بازگشت به توافق مشاهده نمیشد.
سه مانع بزرگ در مسیر احیای برجام
اختلافات فنی ایران با آژانس: نظارتهای آژانس بر تاسیسات و سایتهای هستهای ایران، نخستین مانع در مسیر احیای توافق میباشد. البته این اختلاف، به وضوح قابل رفع و مکانیزم آن نیز تا حدود زیادی برای ایران و آژانس تفهیم شده است. سازمان بینالمللی انرژی اتمی، طی بیش از یک سال گذشته، بر موضوع نظارت و بازرسی از سه سایت هستهای مریوان، ورامین و تورقوزآباد تاکید کرده است.پرونده اوکراین و موضوع حمایت تهران از مسکو: اگر در گذشته تمرکز اصلی مذاکرات برجامی بیشتر بر سر مسائل فنی بود و به صورت محدود از مسائل فرا برجامی، همچون سیاستهای منطقهای ایران سخن به میان میآمد؛ در وضعیت جدید این موضوعات فرا برجامی است که برای غربیها اولویت پیدا کرده است.برجسته شدن مساله حقوق بشر: فراتر از مسائل فنی و بحث اوکراین، شاید جدیترین مانع در مسیر احیای برجام در ارتباط با مساله حقوق بشر در ایران باشد. ناآرامیهای چند ماه گذشته ایران، نه تنها در سطح محافل سیاسی و رسانهای، بلکه در سطح کلان افکار عمومی جوامع غربی (در بطن آنها آمریکا) را به سوی این موضوع معطوف شده است. وضعیت در مقطع کنونی به گونهای است که دولت جو بایدن، برای قدم برداشتن در مسیر احیای برجام نمیتواند به مقوله حقوق بشر بیتوجه باشد. در حالت حداقلی باید کارگزاران کاخ سفید، فضا را برای اقناع افکار عمومی مهیا کنند.برای نمونه اخیرا نشریه «ایست بی تایمز» (EBT) در یادداشتی به قلم الیزابت شکلفورد (Elizabeth Shackelford) دیپلمات سابق و از اعضای ارشد سیاست خارجی ایالات متحده در شورای امور جهانی شیکاگو، تحت عنوان «جیمی کارتر در مورد اهمیت حقوق بشر حق داشت»، تاکید میکند کارتر اولین بار در سال ۱۹۷۷ حقوق بشر را در سیاست خارجی رسمیت بخشید. او تاکید میکند حالا انتظار دارد جیمی کارتر بعدی (مراد دولت بایدن) این اصل را به عنوان سنگ بنای سیاست خارجی آمریکا احیا کند.در مجموع دولت دموکرات بایدن در فضایی به قدرت رسید که در دوران چهار ساله ریاست ترامپ بر کاخ سفید، نزدیکی دولت آمریکا با حکومتهای مستبد و غیردموکراتیکی همچون عربستان، کرهشمالی، روسیه پوتین، امارات و... به اوج رسید. بعد از رسیدن به قدرت دولت بایدن ناچار بود بار دیگر اصول لیبرال را به سیاست خارجی آمریکا بازگرداند؛ چرا که واشنگتن برای احیای جایگاه خود در نظام بینالملل و زدودن آثار سوء ترامپیسم به بازگشت به گفتمان لیبرالیستی نیاز داشت.